nokhodi maman

شروع زندگی جدید

    به نام حق   سلام عشقم نفس مامان عمر مامان من بابایی خیلی منتظر شماییم امیدوارم بعد از این همه سختی خدا عنایت کنه شما فرشته مهربونو به ما  هدیه بده که بهترین هدبه برای منی عشقم    ما امسال پشتکار محکمی گرفتیم تا زودتر از خدا ی مهربون شما رو طلب کنیم    وامسال شروع کردیم به درمان و من از اول سال دوره های درمانی و دارویی رو شروع کردم   ...
26 مهر 1392

روز پر از استرس اما شاد

امروز  دو هفته از انتقال شما نازنین های مامام گذشته  با این که تست زدم اماهنوز باور نمیکنم روز شماری این روز میکردم تا اینکه اومد و من و بابایی صبح رفتیم برای آزمایش  بعد از انجام کارها که اصلا رگ من پیدا نمیشد وعشق من همش دلش شور میزد واز ناراحتی قدم میزد خلاصه کارمون تموم شد بابایی پرسید ساعت جند برای جواب باید بیام اون آقای پذیرش گفت ظهر تماس بگیرین    بعد از آمپول زدن وای اومدم خونه دل تو دلم نبود نشستم از استرس به ذکر گفتن تمام وجودم سرد بود تا اینکه ساعت 12بابایی زنگ زد که نیم ساعت دیگه جوابو میدن    وقت اذان بود گفتم بهتره نماز بخونم تا اینکه  آروم بشم بعد نماز بابایی زنگ زد گفت تبری...
25 مهر 1392

روزهای خوب

سلام عشق مامان نفس مامان    واما بعد از گذشت چند ماه سختی و انتظار و درمان وآمپول زدنا دور ناف وبازو رفتن های متعدد به سونوگرافی وانجام عمل روز دریافت شناسنامه جنین های نازمون فرا رسید وای چقدر استرس داشتیم من وبابایی جون    رسیدیم جلوی در مرکز بابایی گفت صلوات بفرست و بسم الله بگو با پای راست بروداخل رفتیم تو دل تو دلم نبود بابایی برگه رو داد به پذیرش و بعد چند دقیقه صدا کردن من رفتم جلو نشستم وبابایی بالا سرم که گفت خوش خبری شما یک بسته جنین های ناز دارین که شامل چهار تا جنین بود اینقدر خوشحال شدم و همش خدا رو شکر کردم  وگفتم انشاالله خدا ما رو دست خالی برنگردونه همه منتظرای نی نی    عشقای من ...
25 مهر 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به nokhodi maman می باشد